دکتر حسین فاطمی قهرمان نهضت ملی ایران |
دکتر حسين فاطمی، قهرمان نهضت ملی ايران، وزير خارجه و
يار پاکباز دکتر مصدق، در ساعت چهار و هفت دقيقه بامداد روز چهارشنبه
19آبان سال 1333 به دستور مستقيم شاه خائن در برابر جوخه اعدام قرار
گرفت و خون پاکش را فديه رهايی مردم ايران ساخت.
دکتر فاطمی در برابر جوخه اعدام مزدوران شاه گفت:
«تنها آتش مقدسی که بايد از سينه هر جوان
ايرانی زبانه بکشد اين آرزو و ايده آل بزرگ و پاک است که جان خود را در راه
رهايی جامعه و ملت خود از چنگال فقر و بدبختی و ظلم و جور بگذارد. من از
مرگ باکی ندارم. آن هم چنين مرگ پرافتخاری. من از اين شهادت پرافتخار لذت
می برم. من خدای را شکر می کنم که در راه مبارزه با فساد شهيد می شوم. و
خانواده من بسيار مفتخرند که مرد کوچکی از ميان آنها به اين سعادت نائل
گرديد».
دکتر مصدق درباره دکتر فاطمی گفته بود:
«اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی
است که به مملکت شده، بايد از آن کسی که اول اين را پيشنهاد نمود،
سپاسگزاری نمود و آن کس شهيد راه وطن دکتر حسين فاطمی است..».
دکتر حسین فاطمی شهید پرافتخار نهضت ملی ایران |
از مرگ ابائی ندارم، آن هم چنين مرگ پرافتخاری. من می ميرم تا نسل جوان ايران از اين مرگ درس گرفته و با خون خود از وطنش دفاع کند.حسين
فاطمی، وزير خارجه دکتر مصدق، پس از تحمل شکنجه و درحالی که به شدت بيمار
بود، به جوخه تيرباران سپرده شد. دکتر فاطمی يار وفادار و سردار دلير
پيشوای نهضت ملی بود. او در تمام فراز و نشيبهای نهضت در کنار مصدق کبير او
را کمک کرد و با دشمنان مردم و دربار فاسد پهلوی سری ناسازگار نشان داد.
از اين رو اشرف، خواهر فاسد و تبهکار شاه، کينه بسيار شديدی از دکتر فاطمی
به دل داشت و بر اثر همين کين ورزيها بود که بالاخره يار باوفای دکتر مصدق
به شهادت رسيد.
آن چه در زير می خوانيد، گزيده يی است ازسخنان و فرازهای زندگی اين سردار آزادی:
آن چه در زير می خوانيد، گزيده يی است ازسخنان و فرازهای زندگی اين سردار آزادی:
کشته شدن در راه نجات يک ملت، بزرگترين افتخار استکشته
شدن در راه نجات يک ملت، بزرگترين افتخار است. تنها آتش مقدسی که بايد در
کانون سينه هر جوان ايرانی هميشه زبانه بکشد، اين آرزو و ايده آل بزرگ و
پاک است که جان خود را در راه رهايی جامعه و نجات ملت خود از چنگال فقر و
بدبختی و ظلم و جور بگذارد...
اين گلوله اينتليجنت سرويس به پايداری و استقامت من صدچندان افزود و مرا در راه خدمت به ميهن عزيزم سرسخت تر و آهنين تر و فداکارتر نمود.
اين گلوله اينتليجنت سرويس به پايداری و استقامت من صدچندان افزود و مرا در راه خدمت به ميهن عزيزم سرسخت تر و آهنين تر و فداکارتر نمود.
سخنان دکتر حسين فاطمی وقتی او را تشويق به ملاقات با شاه خائن می کردند:
من از اين دستگاه و بازيهای بی معنی متنفرم، من از اين دستگاه، جز بدبختی و ولخرجی و فساد چيزی نمی بينم. برخلاف وجدانم است که با شاه ملاقات کرده و يک مشت کلماتی که نه او به آن چه می گويد معتقد است، و نه من وجداناً می توانم با اين مرد که مظهر يک دستگاه فاسد و مرکز ظلم و عدوان بيست سال ديکتاتوری است، بسازم.
اين دربار شاهنشاهی، روی دربار سياه فاروق را سفيد کرده
اين دربار شاهنشاهی روی دربار سياه فاروق را سفيد کرده. يکی نيست بپرسد ديگر شما و فاميل شما از يک مشت پابرهنه و لختی که بيست سال پدرت آنها را به نفت جنوب زير نظر مستقيم خويش فروخت و برای چهل سال بعد از خود نيز قرار داد 1933 را باقی گذاشته چه می خواهيد؟
ثروت يک مملکت را به غارت برديد، املاک و اموال و نواميس مردم از دست اين خانواده سی سال است در امان نبوده، حالا مثل دزدها و بدکارها از تاريکی شب برای کودتا استفاده می کنيد و برای استراحت به کلاردشت تشريف می بريد. (سرمقاله باختر امروز 25 مرداد 1332 )
من از اين دستگاه و بازيهای بی معنی متنفرم، من از اين دستگاه، جز بدبختی و ولخرجی و فساد چيزی نمی بينم. برخلاف وجدانم است که با شاه ملاقات کرده و يک مشت کلماتی که نه او به آن چه می گويد معتقد است، و نه من وجداناً می توانم با اين مرد که مظهر يک دستگاه فاسد و مرکز ظلم و عدوان بيست سال ديکتاتوری است، بسازم.
اين دربار شاهنشاهی، روی دربار سياه فاروق را سفيد کرده
اين دربار شاهنشاهی روی دربار سياه فاروق را سفيد کرده. يکی نيست بپرسد ديگر شما و فاميل شما از يک مشت پابرهنه و لختی که بيست سال پدرت آنها را به نفت جنوب زير نظر مستقيم خويش فروخت و برای چهل سال بعد از خود نيز قرار داد 1933 را باقی گذاشته چه می خواهيد؟
ثروت يک مملکت را به غارت برديد، املاک و اموال و نواميس مردم از دست اين خانواده سی سال است در امان نبوده، حالا مثل دزدها و بدکارها از تاريکی شب برای کودتا استفاده می کنيد و برای استراحت به کلاردشت تشريف می بريد. (سرمقاله باختر امروز 25 مرداد 1332 )
خائنی که می خواست وطن را به خاک وخون بکشد، فرار کرد
خائنی که می خواست وطن را به خاک وخون بکشد، فرار کرد، تو نيز چون از بغض و نفرت مردم خبر داشتی و هم می دانستی که چقدر بيشرمانه فرمانبردار و آلت بی اراده اجنبی هستی، پس از آن که دستور ارباب در برابر بيداری و مقاومت عمومی نقش برآب شد، به بيرون از مملکت فرار کردی. برو ای اسير اراده اجنبی که تاريخ جنايت آميز دودمان سی ساله پهلوی را تکميل کردی، آن سفاکی و خونريزی و چپاول پدر و خيلی از خصوصيات ديگر خاندان جليل، اين فصل شرم آور و اين ورق سراپا ننگ آخر نيز لازم داشت. از مولود کودتای آيرو نشايد جز اين که در سوم شهريور فرار کند و از مخلوق سوم شهريور نيز غير از اين که به نهضت ملی ايران خيانت نمايد، هيچ انتظار ديگري نيست. (سرمقاله باختر امروز 26 مرداد 1332)
خائنی که می خواست وطن را به خاک وخون بکشد، فرار کرد، تو نيز چون از بغض و نفرت مردم خبر داشتی و هم می دانستی که چقدر بيشرمانه فرمانبردار و آلت بی اراده اجنبی هستی، پس از آن که دستور ارباب در برابر بيداری و مقاومت عمومی نقش برآب شد، به بيرون از مملکت فرار کردی. برو ای اسير اراده اجنبی که تاريخ جنايت آميز دودمان سی ساله پهلوی را تکميل کردی، آن سفاکی و خونريزی و چپاول پدر و خيلی از خصوصيات ديگر خاندان جليل، اين فصل شرم آور و اين ورق سراپا ننگ آخر نيز لازم داشت. از مولود کودتای آيرو نشايد جز اين که در سوم شهريور فرار کند و از مخلوق سوم شهريور نيز غير از اين که به نهضت ملی ايران خيانت نمايد، هيچ انتظار ديگري نيست. (سرمقاله باختر امروز 26 مرداد 1332)
سخنان شهيد بزرگوار دکتر حسين فاطمی هنگامی که روی برانکارد به طرف جوخه اعدام برده می شد«سربازها، نظاميها توجه داشته باشيد، ما در راه آزادی و اعتلای ايران، جانمان را از دست می دهيم. اين جان برای شما نيز ارزشمند است و شما هم کوشش کنيد که زير بار ديکتاتوری و خودسری نرويد.
اعضای خانواده پهلوی، خانواده يی هستند که تافته جدابافته از ملت ايران هستند. اين تافته در انگلستان بافته شده و اينها نان، آب و گوشتی که فراهم کرده اند، همه نشأت گرفته از سرمايه داری انگلستان است. از اربابشان جدا نيستند.
اگر خواستيد ايران به استقلال برسد، بايد در ايران، حکومت مردمی باشد».
از نامه دکتر مصدق درباره پيشنهاد ملی شدن نفت:
اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به وطن شده است، بايد از کسی که اول آن پيشنهاد را نمود، تشکر کرد و آن کس شهيد راه وطن دکتر حسين فاطمی است که روزی در خانه جناب آقای نريمان پيشنهاد خود را داد و عمده نمايندگان جبهه ملی حاضر در جلسه آن را به اتفاق آرا تصويب نمودند. رحمه الله عليه که در طول مدت همکاری با اينجانب حتی يک ترک اولی هم از آن بزرگوار ديده نشد.
اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به وطن شده است، بايد از کسی که اول آن پيشنهاد را نمود، تشکر کرد و آن کس شهيد راه وطن دکتر حسين فاطمی است که روزی در خانه جناب آقای نريمان پيشنهاد خود را داد و عمده نمايندگان جبهه ملی حاضر در جلسه آن را به اتفاق آرا تصويب نمودند. رحمه الله عليه که در طول مدت همکاری با اينجانب حتی يک ترک اولی هم از آن بزرگوار ديده نشد.
ترور ناجوانمردانه دکتر فاطمی توسط فدائيان اسلاممهدی
عراقی که در سالهای 1329 تا 1332 از جوانان وابسته به فدائيان اسلام و از
نزديکان نواب صفوی بود و طی سالهای 1343 تا 1357 به اتهام رهبری گروه هيئت
مؤتلفه و مشارکت در ترور حسنعلی منصور در زندان به سر برد، ضمن شرح تاريخچه
و مسائل فدائيان اسلام در دوران حکومت دکتر مصدق اظهار داشت:
«در زمان ترور مرحوم دکتر فاطمی، نواب صفوی در زندان بود و امور فدائيان در خارج از زندان را مرحوم سيد عبدالحسين واحدی رهبری می کرد. شخصی به نام ابراهيم صرافان، روی واحدی نفوذ فراوانی داشت و طرح ترور دکتر فاطمی را وی به واحدی القاء نمود. چون شايعات زيادی درباره وابستگی وی شنيده و نسبت به او مشکوک بوديم، وی را تحت نظارت و مواظبت قرار داديم و معلوم شد که او ازافراد حزب اراده ملی و وابستگان سيد ضياءالدين طباطبائی است. وی حتی اسلحه هم در اختيار واحدی گذارد که منشاء همه آنها سيد ضياءالدين بود».
به نقل از کتاب جنبش ملی شدن صنعت نفت ايران و کودتای 28مرداد 1332- ص 91
نوشته سرهنگ غلامرضا نجاتی به نقل از مهندس سحابی
«در زمان ترور مرحوم دکتر فاطمی، نواب صفوی در زندان بود و امور فدائيان در خارج از زندان را مرحوم سيد عبدالحسين واحدی رهبری می کرد. شخصی به نام ابراهيم صرافان، روی واحدی نفوذ فراوانی داشت و طرح ترور دکتر فاطمی را وی به واحدی القاء نمود. چون شايعات زيادی درباره وابستگی وی شنيده و نسبت به او مشکوک بوديم، وی را تحت نظارت و مواظبت قرار داديم و معلوم شد که او ازافراد حزب اراده ملی و وابستگان سيد ضياءالدين طباطبائی است. وی حتی اسلحه هم در اختيار واحدی گذارد که منشاء همه آنها سيد ضياءالدين بود».
به نقل از کتاب جنبش ملی شدن صنعت نفت ايران و کودتای 28مرداد 1332- ص 91
نوشته سرهنگ غلامرضا نجاتی به نقل از مهندس سحابی