Saturday 3 January 2015

17 دی ۱۳۴۶ – 7 ژانویه: شهادت جهان‌پهلوان تختی

جهان پهلوان تختیروز 17 دی‌ماه سال 1346 غلامرضا تختی، بلندآوزاه‌ترین قهرمان ورزشی ایران، توسط ساواک شاه به جرم تسلیم نشدن به خواسته‌های دربار، به شهادت رسید.
 جهان‌پهلوان تختی، قهرمانی بود که در صحنه‌های بین‌المللی ورزش، افتخارات بسیاری برای ایران به ارمغان آورد.
جهان‌پهلوان غلامرضا تختی درشهریورماه 1309 در خانی‌آباد تهران متولد شد. تختی در مسابقات جهانی سال 1961 در یوکوهامای ژاپن، پشت همه پهلوانان جهان را به خاک رساند و عنوان جهان‌پهلوان را از آن خود کرد.
 کارنامه پرافتخار ورزشی او شامل چهار مدال طلا و هفت مدال نقره است. جهان‌پهلوان تختی در قیام 15خرداد سال 42، همراه مردم و علیه دیکتاتوری شاه فعالیت داشت.
تلاش او در راه کمک‌رسانی به مردم زلزله‌زده بوئین‌زهرا و فعالیتهایش با جوانان مبارز و آیت‌الله طالقانی در راه آزادی مردم ایران، اورا در قلوب همه مردم جا داد. رژیم شاه، تختی پرشور و آزاده ‌را که محبوب مردم و الگوی ورزشکاران آزاده میهن‌مان بود در روز هفدهم دیماه 1346 به شهادت رساند.

مسئول شورای ملی مقاومت در پیامی به مناسبت سالگرد شهادت جهان‌پهلوان تختی گفته است:

سنّت رادمردانه و مردم‌گرایانه جهان‌پهلوان تختی که همچون بسیاری از نامدارترین پهلوانان تاریخ ما از مردم‌گرایی و شجاعت و عرفان مولای متّقیان علی‌(ع) الهام گرفته، همچنان در جامعه ورزشکاران و قهرمانان ورزشی ما پایدار مانده است .

16 دی ۱۳۴۲ – 6 ژانویه: پدر طالقانی به 10سال زندان محکوم شد

روز شانزدهم دیماه سال 1342 پدرطالقانی به جرم آزادیخواهی و با حکم یک دادگاه نظامی رژیم شاه به 10 سال زندان محکوم شد.
مهندس بازرگان نیز که در این دادگاه، محکوم به 10سال زندان شده بود، طی سخنانی در همین دادگاه گفته بود: ما آخرین کسانی هستیم که با زبان مسالمت با شما صحبت میکنیم .
 وی این مفهوم را رساند که نسلهای جوان با زبان دیگری با شما سخن خواهند گفت.

16 دی ۱۳۳۸ – 6 ژانویه: درگذشت نیما یوشیج، پدر شعر نوین پارسی


روز شانزدهم دیماه سال 1338 نیمایوشیج، راهگشا و پدر شعر نوین پارسی، بدرود حیات گفت.

نیما یوشیج ، پدر شعر نوین پارسی علی اسفندیاری که تخلص یا نام ادبی نیمایوشیج را برای خود برگزیده بود، در سال 1277 شمسی در قریه یوش از توابع شهرستان نور مازندران به دنیا آمد.
نیما در نوجوانی برای ادامه تحصیل به تهران آمد و به مدرسه سن‌لویی رفت و در آنجا زبان فرانسه را بخوبی فراگرفت و از طریق آن، آشنایی عمیقی با فرهنگ و ادبیات غرب حاصل کرد. نیما در همان مدرسه به تشویق معلم خود، نظام وفا که خود شاعری چیره‌دست بود به سرودن شعر پرداخت.
‌ابتدا در همان قالب کهن شعر می‌سرود و سپس به قالب‌شکنی در شعر پرداخت و بدین‌سان برای نخستین بار اولین اشعار نو توسط او در زبان فارسی متولد شد و تبدیل به یک شیوه سرودن شعر در زبان پارسی و شاعران عصر حاضر ایران شد.
 کار سترگ و تاریخی نیما یک کار مجرد هنری و ادبی نبود. آزادگی روح و قلبی سرشار از عشق به مردم و آرمان آزادی و استقلال میهن و افکار ترقیخواهانه او پشتوانه‌اش در این راهگشایی ادبی بود.
 نیما فرزند زمانه خود بود و نیاز اجتماعی و تحول تاریخی جامعه خویش را دریافته بود و نقش خود را به شایستگی ایفا کرد.

15 دی 1358 - 5 ژانویه: مسعود رجوی کاندیدای انتخابات اولین ریاست جمهوری ایران



 مسعود رجوی کاندیدای انتخابات اولین ریاست جمهوری ایران روز شنبه پانزدهم دیماه سال 1358, مسعود رجوی رسماً بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری از طرف سازمانمجاهدین خلق ایران معرفی شد. اعلام کاندیداتوری مسعود رجوی, برق امید و شادی برای تمامی آزادیخواهان و روشنفکران و مردمی که در سرنگونی رژیم دیکتاتوری سلطنتی شرکت داشتند به‌وجود آورد. زیرا در کمتر از یکسال از سرنگونی رژیم شاه, خمینی و دارو دسته‌اش نشان داده بودند به هیچک از آرمان های آزادیخواهانه مردم ایران وفادار نیستند و حکومتشان را جز با چماقداری و اعدام و سرکوب بر قرار نمی‌کنند. ورود مسعود رجوی به صحنه انتخابات یک وحدت اصولی را بین تمامی جریانات مترقی و مردمی بوجود آورد. این گسترده ترین ظهور وحدت نیروهای سیاسی در تاریخ ایران بود که حول حمایت از کاندیداتوری مسعود رجوی برای ریاست جمهوری شکل گرفته بود. اما خمینی که پیش از آن گفته بود هرگز در انتخابات مداخله نخواهدکرد, در برابر موج حمایت مردم و نیروهای سیاسی از مسعود رجوی, از ترس شکست کاندیدای مطلوبش, مجبور به مداخله شد و مسعود رجوی را از رقابت های انتخاباتی حذف کرد. حضور مسعود رجوی با قول اولیه خمینی که مداخله نمی‌کند و خروج او از صحنه انتخابات و حذف کاندیداتوری او با مداخله مستقیم خمینی, یکی از مهمترین صحنه های بروز ماهیت ارتجاعی و ضدمردمی خمینی در تاریخ مبارزات مردم ایران و گسترش دیکتاتوری مذهبی خمینی محسوب می‌شود.

15 دی ۱۳۳۱- 5ژانویه: نطق دکتر مصدق علیه جریانهای ضدملی و ارتجاعی و حمایت مردم از او

روز 15 د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی‌ماه سال 1331 دکتر مصدق در یک پیام رادیویی خطاب به ملت ایران گفت:
دکتر محمد مصدق در این زمان که چرچیل، نخست وزیر انگلستان به واشنگتن رفته تا نظر آن دسته از آمریکاییانی را که تا دوــسه هفته دیگر زمام امور این کشور را به‌دست می‌گیرند نسبت به ما تغییر دهد، آیا رواست که تنی چند، مجاهدات و فداکاریهای ملت و منافع وطن را قربانی اغراض، کوته‌نظری و یا ناآگاهی و نابخردی خود کنند و به حکومت از پشت خنجر بزنند؟ و می‌دانیم که دست دوــسه تن از آنان به خون بی‌گناهان سی‌ام تیر آلوده است.
 شایان ذکر است که در ماههای آخر حکومت دکتر مصدق، دربار در اتحاد با آخوندهای مرتجع نظیر آخوند کاشانی و تنی چند از وابستگان به انگلیس نظیر مظفر بقایی، دائما علیه دکتر مصدق توطئه میکردند.
 مردم با شنیدن پیام رادیویی دکتر مصدق به حرکت درآمدند و در تهران و شهرهای دیگر تظاهرات انبوه به‌راه افتاد. کسبه به پشتیبانی دکتر مصدق دست از کار کشیدند. اصفهان و تبریز به حالت تعطیل درآمد و از خوزستان سه‌هزار کفن‌پوش عازم تهران شدند.
 گستردگی حمایت مردم از دکتر مصدق باعث شد تا عوامل دربار و انگلیس و آخوندها موقتا دست از مخالف‌خوانی با مصدق در مجلس بردارند.

14 دی 217 – 4 ژانویه سال 838 میلادی: قتل بابک خرم دین


بابک خرمدینبر اساس برخی روایات تاریخی، بابک خرم‌دین روز چهارم ژانویه سال 838 میلادی و براساس نوشته دهخدا در سوم ماه صفر 223هجری قمری به دستور معتصم خلیفه عباسی با قطع تدریجی دست و پا و اعضای بدن کشته شد و سپس بقیه بدنش را در بیرون شهر سامرا به دار آویختند و مدت ها به همان صورت باقی بود. بابک خرم‌دین از زمره ایرانیان غیوری بود که علیه ستم و جور خلفای عباسی قیام کردند. پیروان بابک خرم‌دین به سرخ‌جامگان نیز معروف بودند و در مناطق آذربایجان و ارمنستان، بارها با نیروهای حکومت مأمون و معتصم خلیفه عباسی جنگیدند و آنان را شکست دادند. سرانجام بابک بر اثر خیانت فردی که خود را به قوای خلیفه فروخته بود دستگیر شد. درتاریخ طبری آمده است: اما بابک تا جان در بدن داشت خود را نباخت


14 دی ۱۳۳۱– 4 ژانویه: گسترش فرهنگ بزرگ منشی در میان مردم در زمان دکتر مصدق

دکتر مصدقروز چهاردهم دی‌ماه سال 1331، یک هواپیمای شرکت هواپیمایی ایران که از شیراز و اصفهان به تهران می آمد، در نزدیکی فرودگاه مهرآباد، هنگام کم کردن ارتفاع برای نشستن، سقوط کرد و همه مسافران و سرنشینان آن جز دو تن کشته شدند. در این سانحه یک بسته بسیار بزرگ اسکناس از هواپیما بیرون افتاد که در سطح بیابان و جاده قدیم کرج پخش شد.
 نکته جالب توجه اینکه صدها تن کسانی که به کمک و یا تماشا آمده بودند و عموما از کارگران تنگدست محل و نوجوانان بودند حتی یک قطعه اسکناس را برای خود برنداشتند.
خبرنگاران به سراسر جهان نوشتند که سانحه پرتلفات هوایی تهران، منش ویژه و بزرگواری ایرانیان را یک بار دیگر به اثبات رساند.
در دوران قیام ضد سلطنتی نیز که حکومت خمینی و آخوندها هنوز بساط ستم و دجالیتشان را پهن نکرده بود، جهان بار دیگر شاهد همبستگی ملی و ارتقای روحیات نوع‌دوستی مردم ایران نسبت به یکدیگر بود.


14 دی 1376– 4 ژانویه: تظاهرات 3هزار تن از دانشجویان در محل کوی دانشگاه تهران



 تظاهرات 3هزار تن از دانشجویان در محل کوی دانشگاه تهران روز 14 دیماه سال 1376، 3000تن از دانشجویان معترض در محل کوی دانشگاه تهران در امیرآباد، دست به تظاهرات زدند و با مأموران نیروی انتظامی که برای سرکوب آنان اعزام شده بودند، درگیر شدند. دانشجویان با سر دادن شعار مرگ بر استبداد خواستار سرنگونی دیکتاتوری ضدبشری آخوندی شدند و دامنهٌ تظاهرات را به بیرون از دانشگاه کشانده و خیابان های شهید گمنام و کارگر شمالی و بزرگراه چمران را مســـدود کــردند. در پی تظاهرات خشمگینانهٌ دانشجویان دانشگاه تهران، رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی به دانشجویان تظاهرکننده درود فرستاد. او از حرکت اعتراضی دانشجویان که با فریادهای مرگ براستبداد و سردادن شعار سرنگونی استبداد خون آشام مذهبی، خشم و اعتراض جوانان آگاه ایران را علیه دیکتاتوری آخوندی منعکس می‌کردند، تقدیرنمود.



13 دی 1368– 3 ژانویه: آغازاعتصاب غذای هواداران مجاهدین در 12 کشور جهان


 آغازاعتصاب غذای هواداران مجاهدین در 12 کشور جهان روز 13 دی ماه سال 1368، هواداران مجاهدین خلق ایران, در 12 کشور جهان و در آستانه اولین سفر نماینده ویژه سازمان ملل به ایران یک اعتصاب غذای سراسری را آغاز کردند. رژیم آخوندی می خواست با بند وبست های فراوان, از زیر مسؤلیت جنایتهای بیشمارش بخصوص قتل عام 30 هزار زندانی سیاسی, پس از مرگ خمینی فرار کند. این اعتصاب غذا هزاران تن از هموطنان آزاده در سراسر جهان را در بر می‌گرفت و در برابر مقرهای مرکزی سازمان ملل متحد در شهرهای نیویورک و ژنو و نیز در شهرهای لندن، پاریس، بن، آمستردام، رم، سیدنی، استکهلم، اسلو، کپنهاگ و اتاوا برپا شده بود. این اعتصاب غذا که با رنج و زحمت بسیار هواداران مقاومت همراه بود, میز معاملات رژیم را بر هم زد. گزارش های دقیق نماینده ویژه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد یکبار دیگر نشان داد که رژیم آخوندی با خمینی و بی خمینی یک رژیم سرکوبگر و ناقض وحشیانه حقوق بشر است. در جریان این اعتصابات, مردم دنیا هر چه بیشتر از جنایات این رژیم منفور و ضدبشری مطلع شدند.