
دکتر محمد مصدق
29اسفند،
همواره خاطره يی غرورآفرين را درحافظه فرزندان آزاده ايران وپويندگان
آزادی وبهروزی خلق، زنده می کند. ملی شدن صنعت نفت، درنتيجه تلاشهاومبارزات
خستگی ناپذير دکترمحمدمصدق پيشوای نهضت ملی و ضداستعماری مردم ايران
وتصويب لايحه قانونی ملی شدن نفت ايران توسط مجلس در29اسفند 1329، يک
پيروزی بزرگ را نصيب ملت ايران کرد. اقدامی که منجر به استيفای حقوق مردم
ايران برمنابع و ثروتهای ملی خودشان گرديد و قلبهای همه مشتاقان آزادی و
استقلال ميهن را شاد کرد، و همچنين به مثابه مشعلی راهگشای مبارزات ملی و
ضداستعماری ملت ايران و الهام بخش جنبشهایاستقلال طلبانه منطقه شد.
درسالگشت اين پيروزی بزرگ، با نگاهی گذرا بر وقايعی که منجر به حصول اين پيروزی شد، خاطره مبارزات دکترمصدق راگرامی می داريم.
مصدق،
مبارزه خود برای ملی کردن نفت را از دوره چهاردهم مجلس شورای ملی آغازکرد.
دراثر پيشنهاد و تلاش او، قانون منع مذاکره درباره امتياز نفت به صورت يک
ماده واحده به تصويب رسيد. به موجب اين قانون، دولت از هرگونه مذاکره حول
دادن امتيازنفت به قدرتهای بيگانه منع می شد. درهمين دوره، مخالفتها
واعتراضات شديد دکتر مصدق عليه دکترميليسپو و سياست ضدملی که او پيش می
برد، منجر به برکناری وی ازسمت خويش و اخراج از ايران گرديد.
پس
از پايان دوره مجلس چهاردهم ، استعمار و مزدورانش درهيأت حاکمه، مجلس را
برای 16ماه به تعطيلی کشاندند و وقتی که پس ازاين تعطيلی، انتخابات دوره
پانزدهم مجلس شروع شد، دشمنان مصدق باتوسل به تقلبات و تشبثات ديگر، مانع
انتخاب شدن دکترمصدق به نمايندگی مجلس شدند.
اما
مصدق درخارج از مجلس به مبارزه آزاديخواهانه خود ادامه داد. در 15
بهمن1327 شاه، ترور وزخمی شد. هيأت حاکمه، اين حادثه را دستاويز قرارداد تا
بااعمال فشار و سرکوب، دست به زدوبندهای تازه تر استعماری بزند.
از
جمله اين زدوبندها، قراردادی بود که بين گس، نماينده شرکت استعماری نفت، و
گلشاييان وزير دارايی وقت منعقد شد و هيأت حاکمه در آن آشکارا منافع
انگليس را برمنافع ملت ايران ترجيح داد. آنها ميخواستند اين قرارداد را از
تصويب مجلس بگذرانند و به آن شکل قانونی بپوشانند.
اما
مصدق و يارانش درفاصله پايان مجلس پانزدهم و آغاز مجلس شانزدهم،
افشاگريهای خود را برعليه قرارداد گس-گلشاييان ادامه دادند وماهيت اين
قرارداد زبونانه را برای مردم برملا ساختند. مردم نيز درحمايت از مصدق
ونمايندگان واقعی خود تظاهرات متعددی عليه شرکت نفت ايران-انگليس
برپاکردند.
درانتخابات
دوره شانزدهم ، مصدق و يارانش در اعتراض به تقلبات انتخاباتی که با هدف
حذف مصدق و يارانش ازسوی هيأت حاکمه صورت می گرفت، به يک تحصن واعتصاب غذا
که چهارروز به طول انجاميد دست زدند. اين اقدام نيز با حمايت همه جانبه
مردم مواجه گرديد وباعث شد مصدق به عنوان نماينده اول تهران به مجلس راه
پيدا کند.
دکترمصدق
در اين دوران ، ملی کردن صنعت نفت درسراسر کشور را هدف اصلی مبارزه خود
قرارداده بود. ولی ازآن سو دربار و ايادی استعماری، به منظور مخالفت با
اهداف مصدق و حفظ منافع غيرملی، رزم آرا را به نخست وزيری گماردند.
روز چهارم آذرماه سال 1329، پس از يک رشته مبارزات روشنگرانه مصدق، وجروبحثهای طولانی در مجلس، پيشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور، توسط دکتر محمد مصدق به کميسيون نفت ارائه شد.
اين
پيشنهاد تحت فشارهای ارتجاعی - استعماری مورد قبول واقع نشد.اماشور و
هيجان عظيمی در ميان مردم به وجودآورد. مردم در سراسر کشور عليه شرکت نفت و
به دفاع ازمصدق وطرح ملی شدن نفت دست به تظاهرات عمومی زدند.خشم و نفرت
عمومی نسبت به منافع غارتگرانه درايران برانگيخته شد و اهميت ملی شدن صنعت
نفت برای مردم بيش ازپيش روشن گرديد.
رزم
آراکه تصميم به دفاع ازشرکت نفت وپيشبرد سياست غيرملی خود گرفته بود، فشار
به مردم را افزايش داد. روزنامه های ملی توقيف شدند و دکترفاطمی و چند تن
از روزنامه نگاران به زندان افتادند. دکتر مصدق درجلسه سی آذر مجلس در
محکوم کردن اقدامات سرکوبگرانه رزم آرا، عزم ملت ايران را برای ملی کردن
نفت بيان نمود و گفت:
ملت
بيدار ايران خوب می داند که اين مضيقه ها به دست خدمتگزاران شرکت غاصب نفت
فراهم می شود و دولت ما نيز از آنان پشتيبانی نموده و در صدد شکستن قلم و
بريدن زبان اقليت و ملت ايران است. رسما اعلام می کنيم که ملت ايران
هرقراری غير از ملی کردن نفت را که حق مسلم اوست به رسميت نخواهد شناخت. و
اين مبارزه مقدس تا نيل به هدف همچنان ادامه خواهد يافت .
رزم
آرا در اسفند 1329 درجريان يک ترور کشته شد. پيکار به اوج خود رسيده بود.
شعار ملی شدن نفت، هرچه بيشتر منجر به وحدت وانسجام صفوف مردم گرديد و
مبارزات آنان را سمت وسو بخشيد.
مصدق
نيز با هوشياری تمام، شور و استقبال مردم را به سيل خروشانی بدل ساخت.
عليرغم دسيسه های بسيار و مکر فراوان دشمنان داخلی و خارجی مردم، سرانجام
براثر فشار افکار عمومی و مبارزه شديد ملت ايران درتاريخ 29 اسفند سال 1329
لايحه قانونی کميسيون نفت مبنی بر ملی شدن صنعت نفت ايران به تصويب مجلسين
رسيد.

چنين
بود که پيشوای نهضت ضداستعماری ايران با ياری مردم، موانع استعماری و
ارتجاعی را از پيش پا برداشت و يک گام بلند و افتخارآميز درجهت احقاق حقوق
خلق به پيش نهاد و مصدق به عنوان سمبل ميهن پرستی و استقلال طلبی در قلوب
تمامی مردم ايران جای گرفت. پس ازتصويب لايحه ملی شدن صنعت نفت، جنبش
ضداستعماری مردم به رهبری مصدق وارد مرحله جديدی شد. و دکتر مصدق در
ارديبهشت سال 1330 با اکثريت آراء مجلس به نخست وزيری انتخاب شد.
هنوز ياد تو در بادهای شرق وزان است، هنوزنام تو در ابــــــــر وموج و رود روانست
هنوز آتش خورشيد پـــــــــرغرور دماوند، شکوه خاطره ات را به صبح، شعله زنانست
هنوز از پس شه،شحنه از شرافتت ای شير! زدرد بيشرفی درهراس و جامه درانست
هزارزخم، ترا برجگر زدند و، زهر زخــــم به خاک، خون فضيلت، هميشه درفوران است
خروش کاوه و بابک، ز بانگ کوچک و ستار دميد. واينهمه آتش به شعله تو دمانست
ستاره می گذرد برمـــــدار صبح وحقيقت به رستخيز مکرر روان به قلب زمان است
درسالگرد
ملی شدن صنعت نفت بايد ازخيانت بزرگ آخوندهای ضدبشردرحق مردم ايران درخصوص
برباددادن و به نابودی کشاندن همه سرمايه های زيربنايی و بخصوص صنعت نفت
ايران سخن بگوييم.
خمينی
وآخوندهای پس مانده از او با سياست خائنانه خود، به تاراج درآمد نفت
پرداختند و ضربه جبران ناپذيری براقتصاد ايران و بخصوص سرمايه ملی نفت زدند
و درست عکس مسيری که مصدق برای ملی کردن نفت پيمود،صنعت نفت ايران را
تجزيه نموده وپيکر قطعه قطعه شده آن را به شرکتهای غارتگرخصوصی واگذار
نمودند.
رژيم
آخوندی که درتمامی سالهای حاکميت شوم خود نفت ايران را به ثمن بخس
دربازارهای جهان به فروش گذاشته و با دست باز، سرمايه مردم را درمسير
هدفهای شوم و طرحهای تروريستی خود در نقاط مختلف جهان به تاراج داده ، به
يکباره همه پرده ها را کنار زده وبرای خروج از بحران مرگبار اقتصادی ، دست
عوامل و باندهای غارتگر وابسته به خود و شريکان خارجی آنها را به طور رسمی
به روی تاراج صنايع نفت و گاز کشور بازنمود تا به اين ترتيب هرگونه مانعی
رابرای انعقاد قراردادهای خائنانه و ضد ملی از سر راه بردارد.
پيش
از آن مدت هشت سال تمام درآمد نفت ميهن ما را صرف تابيدن تنور جنگ ضدميهنی
كردند؛ جنگی که به گفته خود آخوندها 1000ميليارددلار هزينه و خسارت مالی
داشته.
سردمداران رژيم،
بارها اعتراف کرده اند که هزينه خريد سلاح، وابزار جنگ و تبليغات و بسيجهای
جنگ، تماما از درآمد نفت پرداخت شده است؛ که يک قلم بسيار عمده و عمدتا
پنهان آن قبل از افشاگريهای مقاومت، مخارج نجومی برای دستيابی به سلاح اتمی
است که امروزه گماشته ولی فقيه پاسدار هزار تير احمدی نژاد برتنور آن می
تابد و بخش عمده درآمد نفت کشور را به چاه ويل آن می ريزند.
راستی،
اگر روزی مصدق به ذخيره کردن نفت به عنوان سرمايه اصلی ملت ايران می
انديشيد و خيرخواهانه می خواست اقتصاد بدون نفت ايجاد کند تا نفت ايران
برای آينده حفظ شود، آخوندهای غارتگر از روز روی کارآمدن ، از نفت، تنها به
عنوان منبعی برای غارت بی حدومرز و پرداخت هزينه طرحهای شوم سرکوبگرانه و
ضدبشری، و منبعی به تاراج دادنی برای خروج از بحرانهای اقتصادی و سياسی و
انزوای بين المللی استفاده کرده و همواره برای پيش بردن سياست خارجی خود به
حراج کردن نفت ايران به ارزانترين قيمتها پرداخته اند.
اين
اقدام خيانتکارانه آخوندهای ايران بربادده، حرکتی است درست مخالف جهت ملی
کردن صنعت نفت و تبديل آن به منبعی در دست نمايندگان واقعی ملت برای بهره
گيری از آن درخدمت به مردم و ميهن. امری که وظيفه سرنگونی اين رژيم را هرچه
عاجل تر و فوری تر می سازد تا با محو رژيم غارتگر آخوندی، دوباره راه
بازسازی و بنای اقتصادی سالم هموار گردد و فرزندان مجاهد و مبارز ايران
بتوانند درايرانی آزاد و آباد اهداف استقلال طلبانه و مردمی مصدق را جامه
عمل بپوشانند.
No comments:
Post a Comment